14- جدیدترین رمان عشقی قزوین منتشر شد: خسرو و فرهاد
15- نلسون ماندلا در کتاب خاطرات خود می نویسد : در مبارزاتم زنم نقش دست راستم را بازی می کرد و در زندان دست راستم نقش زنم را
16- مامانه به بچش میگه که عزیزم و قتی خاله اومد قشنگ میری جلو سلام میکنی میبوسیش بچهه میزنه زیره گریه میگه نه مامان من خاله رو بوس نمیکنم! مامانه میگه ا چرا عزیزم؟ بچهه میگه آخه دیروز که بابا میخواست بوسش کنه زد تو صورتش .
17- تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که 1 گوز کاردرست بیشتر از 10 قرص X شادی آفرین است.
18- از یه قزوینی می پرسند کو ن چند حرف در جواب قزوینی میگه کو ن اصلا حرف نداره!
19- وزارت بهداشت خوردن کوس را مضر اعلام کرد چون حاوی :
3% شاش
2% اسید
3% گوشت
4% چربی
2% پشم
6% ترشحات
و
80% اعتیاد آور است
20- یه روز یه بچهی 4-5 سالهی تخم جن میاد پیش مامانیشو میپرسه: مامانی، من از کجا اومدم؟
مامانش که خجالت میکشیده قضیهی سوراخ بودن کاندومه رو تعریف کنه میگه: عزیزم، خدا تو رو فرستاد (توضیح مترجم: فقط نمیدونم خدا چرا عوض اینکه تو رو صاف بفرسته رو زمین اول فرستادت تو فلان جای من بدبخت که مجبور شم اون همه زور بزنم تا بیای بیرون!)
بچههه یه کم تفکر منطقی میکنه و باز میپرسه: خود تو از کجا اومدی؟
مامانه بازم جواب میده: من رو هم خدا فرستاده!
تخم حروم باز ول کن نمیشه و میپرسه: بابا و بابا بزرگ و مامان بزرگ از کجا اومدن؟
مامانه میگه: اون پدرسگا رو هم خدا فرستاده!
بچههه یه کم فکر میکنه و میگه: عجب، پس با این حساب در طی صد سال گذشته کسی تو خونوادهی ما سکس نداشته! عجیب نیست که همهتون انقدر عقدهای و سگ اخلاقین!
21-
سرگذشت یک پسر در دانشگاه قزوین:
.
سال اول = ( . )
.
سال دوم = ( o )
.
سال سوم =( () )
.
سال چهارم = ()()
.
شانس آورد فقط لیسانس بود!
22- تا حالا کون مورچه دیدی؟
دلم برات اونقدر شده .
23- تا حالا بچه کونی لای نایلون دیدی؟
ندیدی؟ پس یه نیگا به گواهینامت بکن...
24- یه زن کاتولیک بسیار مومن، از شوهر اولش 17 تا بچه داشته. شوهر اول که میمیره، با یه مرد دیگه ازدواج میکنه. وقتی سر شوهر دومی رو هم میخوره، تعداد بچههاش به 24 تا رسیده بوده! چند وقت بعد از فوت شوهر دومیه، خودشم بالاخره شر رو کم میکنه! وقتی که جسدش رو تو کلیسا گذاشته بودن و مراسم اجرا میکردن، پدر روحانی یه نگاهی به جمعیت میندازه و میگه: بالاخره به هم رسیدن! یکی از میون جمعیت میپرسه: منظورتون اینه که به شوهر اولش رسید یا دومیش؟
پدر روحانی میگه: هیچ کدوم بابا، لنگاشو میگم!
25- خواستم اسمتو بذارم گل، گفتم پژمرده میشی.
بذارم خورشید، گفتم غروب میکنی.
بذارم ماه، دیدم روزا تنها میشم.
گذاشتم خایه که همی آویزونم باشی
یه اصفهانی راننده تاکسی بوده. یه روز یه زن لخت میاد میشینه توی تاکسی. اصفهانی هی بر میگرده عقب به زنه نگاه میکنه. زنه میگه مگه تو عمرت زن لخت ندیدی؟ اصفهانی میگه چرا دیدم فقط می خوام ببینم کرایه رو کجات گذاشتی؟
. عربه به رشتیه می گه اهلا و سهلا رشتیه می گه من که نه ولی خانوم جان هم اهلا هم سهل
يه روزبه رشتييه ميگن چرادوتازن گرفتي ميگه يه وقت ديدي مهمون اومد
نظرات شما عزیزان:
مهدی 
ساعت18:34---24 فروردين 1391
سلام
موفق باشی
اتفاقی اومدم
سر بزن